یادگیری زبان دوم و تکنولوژی

یادگیری زبان دوم و تکنولوژی

همه ما ( مدرسین زبان انگلیسی و زبان آموزان)  با پیچیدگی های فرایند یادگیری زبان دوم آشنا هستیم. در واقع فرایند یادگیری زبان دوم بسیار دشوار و وقت گیر است.یکی از استراتژی های اصلی در تسهیل و سرعت بخشیدن به این فرایند، در معرض قرار دادن زبان آموزان به کاربرد واقعی زبان در محیط های واقعیست. به بیان دیگر برای تسهیل فراگیری زبان باید خود را در زبان مقصد غرق کرد.

اما متاسفانه واقعیت چیز دیگریست. تقریبا تمام ﺗﺌوریسین های حوزه آموزش زبان بر این باورند که آموزش زبان بصورت فرمال ( آموزش خشک ساختار ها و کلمات، که در کلاسهای آموزش زبان بسیار رایج است) نتیجه بخش نیست. زیرا زبان آموزان را در معرض کافی زبان قرار نمیدهد و آنها نمیتوانند در موقعیتهای واقعی (real communication) و خارج از کلاس درس از عناصر زبانی آموخته شده استفاده کنند.

یکی از مهمترین استراتژی ها برای جبران این نقص در حوزه یادگیری،استفاده از کامپیوتر در فرایند یادگیری زبان (Computer-Assisted Language Learning) میباشد.

در این مقاله و مقالات بعد شما را با مهمترین ابزارهای کامپیوتری موثر در تسهیل یادگیری زبان دوم آشنا خواهیم کرد:

ابتدا به بررسی یکی از پرکاربردترین و موثرترین این ابزارها میپردازیم:

CMC )Computer-Mediated Communication)

استفاده از این روش که در زبان فارسی به ” ارتباط رایانه-محور” ترجمه میشود به دو دسته تقسیم میشود:

SCMC ) Synchronous Computer-Mediated Communication)

“ارتباط رایانه-محور همزمان”،که اشاره به ابزارهایی مانند text-chat و voice-chat  که در محیطهایی مانند اسکایپ،اوو، یاهو مسنجر وابزارهایی شبیه اینها صورت میگیرد. که در آن طرفهای گفتگو برای صحبت با یکدیگر باید بصورت همزمان آنلاین باشند و گفتگویی زنده و پویا صورت گیرد.

ACMC ) Asynchronous Computer-Mediated Communication)

“ارتباط رایانه-محور غیر همزمان”،که اشاره به استفاده از ابزارهایی مانند email وtext-massage دارد که برای برقراری ارتباط از این طریق نیاز به آنلاین بودن همزمان طرف های گفتگو نیست.

استفاده از این ابزارهای کامپیوتری فضایی را برای زبان آموزان فراهم میکند که آنها را از محدودیت های فیزیکی و زمانی کلاس درس فراتر میبرد و به آنها این فرصت را میدهد که بتوانند خارج از کلاس درس با یکدیگر                              (one-to-one interaction ) و یا بصورت گروهی، و نیز با معلم خود و حتی با افراد انگلیسی زبان در سراسر دنیا بصورت واقعی گفتگو کنند.

در فرایند یادگیری زبان دو اصطلاح کلیدی (input)،درون داد و ( output)، برون داد وجود دارد. زبان آموز باید بتواند از درون داد و درک زبان به سمت برون داد و تولید زبان گام بردارد. استفاده ازCMCباعث تسریع این حرکت میشود. بدین معنا که زبان آموز میتواند از دانش زبانی آموخته شده در یک ارتباط واقعی استفاده کند و همزمان هر دو مهارت درک و تولید زبان را در خود تقویت کند و سریعتر به تولید زبان برسد. در این محیط زبان آموزان نه تنها معنا را تولید میکنند بلکه همزمان به استفاده درست از ساختازهای زبانی و لغات نیز توجه میکنند که در نهایت این فرایند باعث افزایش دانش زبانی آنها میشود.